دانلود رایگان سریال کرگدن با لینک مستقیم
دانلود رایگان سریال کرگدن با لینک مستقیم
دانلود سریال شبکه خانگی کرگدن با کیفیت عالی و حجم کم
Download Serial Kargadan
نام سریال : کرگدن
سال ساخت : ۱۳۹۸
محصول کشور : ایران
ژانر : اجتماعی ، اکشن
کارگردان : کیارش اسدی زاده
بازیگران : ، مجید آقاکریمی، محمد امین، سارا بهرامی، ستاره پسیانی، پانته آ پناهی ها، شراره دولت آبادی، پوریا رحیمی سام، مصطفی زمانی ، هدی زین العابدین، کاظم سیاحی، بانیپال شومون،نادر فلاح، معصومه قاسمی پور، الهام کردا
خلاصه فیلم : تعدادی جوان به رابطه مهارتشان وارد چالشی به نام کرگدن می شوند و این داستان شروع دوستی بین آنها شد اما غافل از اینکه این جریان از سوی ۱ گروه و مافیای بزرگ ساماندهی شده است
سریال کرگدن (کیارش اسدیزاده) درباره تعدادی جوان است که وارد چالشی به نام کرگدن میشوند اما بعد درمییابند که این چالش، فریبی از سوی یک مافیای بزرگ بوده است.
در سریال نهنگ آبی (ساخته فریدون جیرانی) نیز شخصیت اصلی درگیر یک سایت کتابخوانی میشود و چالشی خطرناک را در قالبِ بازی نهنگ آبی طراحی میکند و از همان ابتدا با یک مافیای آدمکش همراه میشود. در فیلم مانکن (حسین سهیلیزاده)، هر دو شخصیت اصلی به اجبار با دو مافیای بزرگ درگیر میشوند.
سوال اینجا است که چرا انقدر موضوع مافیا برای این سریالها اهمیت پیدا کرده است؟ آن هم مافیایی کاملا فیلمی و نمایشی که در راس اکثرشان یک زن مسنِ طالب انتقام قرار دارد. اگر به مافیای واقعی و مهمی همچون مافیای پزشکی و مافیای کنکور میپرداختند و موضوعات واقعا اجتماعی را در قالب آثاری مهیج یا تریلر تصویر میکردند، نقدی به آنها وارد نبود.
چرا که سریالهای خارجی زیادی نیز در عین طرح مباحث مهم سیاسی-اجتماعی توانستهاند مخاطبان بسیاری را به خود جلب کنند
طبق آنچه که قصه بیان می کند، ما با چند جوان روبرو هستیم که هرکدامشان توانایی های منحصر به فردی دارند. یکی از آنها پارکور انجام می دهد و یکی دیگر موتور سوار و دیگری آف رود و… سریال در ادامه سعی می کند توانایی های این افراد را به تصویر بکشد و در همین زمان است که نقطه ضعفش آشکار می شود چراکه سازندگان تمهیدات لازم را برای به نمایش گذاشتن این توانایی ها به کار نگرفته اند و ما شاهد سکانس های ساده ای هستیم که در آن، زاویه دوربین بصورت لحظه ای تغییر می کند و تدوین سریع انجام می شود
تا هیجان پوشالی به مخاطب انتقال دهد. در بخش قصه نیز متاسفانه سریال در همان دقایق ابتدایی، محوری ترین موضوع فیلم یعنی مرگ نوید را چنان سطحی به تصویر می کشد که علامت سوال های فراوان بر جای می ماند. سوالاتی مانند اینکه جنازه چه شده؟ از چه طریق مطمئن شده اند او در آن زمان مرده است؟ اگر دفن شده، چگونه پزشکی قانونی، خانواده و ده ها انسان دیگر متوجه نشده اند که او نوید بوده یا خیر؟
سریال « کرگدن » خیلی راحت از پاسخ دادن به این سوالات امتناع می کند و سپس از مخاطبش می خواهد تا داستانی را دنبال نماید که اصول ابتدایی آن به اشتباه بنا شده و دنبال کردن آن امری بیهوده تلقی می شود. مانند اکثر سریال های شبکه نمایش خانگی، در اینجا نیز اغلب دیالوگ ها برگرفته از جملات قصاری است که از شبکه های اجتماعی دریافت شده و کارکردی در پیشبرد قصه ندارند. تداوم در به نمایش گذاشتن سکانس های طولانی و کِش داری نظیر سکانس اشاره به ضرب المثل « آب ریخته شده را نمی توان جمع کرد » به راحتی سریال را از تب و تاب می اندازد. اشاره به مافیای پشت پرده نیز سطحی و غیرقابل باور است و بیشتر از اینکه واقعیتی در جامعه ایران باشد، یک نماد خارجی از مافیا در بطن جامعه ایران است.
کرگدن » می خواهد یک سریال اکشن جذاب باشد که پشت پرده روابط مافیایی را به تصویر می کشد. اما به نظر نمی رسد که سازندگان سریال جز اندیشیدن به این جایگاه، اقدام عملی موثری را برای رسیدن به چنین موقعیتی انجام داده باشند. استفاده از نماهای اشتباه مانند آنچه که در سکانس مشت زنی شاهد هستیم ( نماهای بی ربطی مانند استفاده از هلی کم برای نمایش مناظر اطراف رینگ! )، سطح سریال را کاهش داده و قصه پردازی ضعیف هم مزید بر علت شده تا « کرگدن » علی رغم پتانسیل های موجود، اثری ضعیف باشد
در واقع نکته مثبت سریالِ کرگدن، جمع شدن آنها برای رسیدن به یک هدف است. نکته دیگری نیز که تا حد زیادی به قسمت اول این سریال هیجان داده، معرفی تواناییهای تک تک آنها در یک تدوین موازی است که هم ریتم خوبی را ایجاد میکند و هم زمانِ حال را از دست نمیدهد.
اما آنچه از همین ابتدا میرود تا دل مخاطب را بزند، استفاده زیاد از نماهای شلخته برای ایجاد هیجان است که بیش از پیش در صحنه موتورسواریِ نوید به چشم میآید. نماهایی که فقط سعی کردهاند از زوایای مختلف گرفته شوند و به اصطلاح ریتم صحنه را بالا ببرند، اما وقتی خود اتفاقی که در صحنه میافتد چندان چنگی به دل نمیزند، تدوین هم نمیتواند کمک چندانی به این موضوع بکند.
موتور سواری نوید که حرفهای هم خوانده میشود، بسیار مبتدیانه است و تنها به زور موسیقی و اسلوموشن جلو میرود. بدترین نمای فیلم نیز زمانی است که نوید به صورت محیرالعقولی میتواند از دیواری به آن بلندی پرش کند بدون اینکه از روی موتور جدا شده و به روی زمین پرتاب شود. در زمان حادثه نیز کمترین تلاشی از سوی کارگردان برای باورپذیریِ سوختن او ولو در قالب یک عروسک انجام نشده است.
البته اینکه کارگردانان به سمت فیلمهای اکشن و هیجانانگیز بروند قطعا نکته مثبتی است اما اینکه بخواهند از درآوردن صحنههای دشوارِ اکشن فرار کنند و به جایِ کشیدن استوری بورد و کارگردانیِ حسابشده، کار را تماما بر دوش جلوههای ویژه آنهم از نوع ضعیف و تدوین و موسیقی بیندازد، نتیجه چیزی میشود که چندان مخاطب را راضی نمیکند.
قسمتهای احساسی و عاطفی فیلم که بیشتر با ماجرای رها و نوید جلو میرود، به همراهِ ترانهخوانیِ کاظم، توانسته نسبت خوبی را با بخش اکشن- ماجرایی سریال برقرار کند. اما متن ترانه که قرار بوده ارتباط مستقیمی با موضوع سریال و آدمهای آن داشته باشد، تا حد زیادی نچسب از آب درآمده است.
شعر درباره آدمهایی در هیبت کرگدن است که پوستشان از شدت رنج و درد کنده، زمخت و کلفت شده است اما موضوع این است که ما رنجی در این آدمها نمیبینیم. این ۵ دوست که گویا برای پولی که قرار بود نوید به دستشان برساند، برنامهریزیها میکنند، چندان هم نیازمند و دردمند نیستند. خودشان بدون پول اضافی هم به خوبی سر میکنند.
نظرات